تحویلم نده

متن مرتبط با «زده» در سایت تحویلم نده نوشته شده است

زده بیرون

  • دارد از اعتماد می گوید، مارِ از آستین زده بیروندر میان عفونتِ کلمات، حرف های وزین زده بیرونشرم مانند دانه ی داغی، مانده بر پیشگاه پیشانیابر برگشته از حوالی دشت، گُلِ زخم از زمین زده بیروندر حضور هزارها ضحاک، ذبح شرعی شده ست بَرمایهمار روییده روی شانه ی شهر، مغز صد آبتین زده بیروندر گلو نای ناله خشکیده، آتشی کنج چاله خشکیدهداغ در بطن لاله خشکیده، زخم از پوستین زده بیروندست و پا می زند خدا در چاه، غرق در اشک می شود تمساحهمه بر منبرند الا الله، کفر از پشت دین زده بیرونجنگلی مانده از تبار تبر، ریشه اش می رسد به خون جگرزندگی بسته است بار سفر، عشق از این سرزمین زده بیرونکلماتم شکسته و خسته، همچنان می رسند پیوستهبغض بر واژه راه را بسته، شعرم از نقطه چین زده.عبدالحسین انصاری بخوانید, ...ادامه مطلب

  • تقدیم به قلم به مزدها

  • تقدیم به قلم به مزدها چون موج همیشه جان به کف داشته بلشصد گوهر ناب در صدف داشته باشای شاعر جیره خوار دربار بیااندازه ی ارزنی شرف داشته باش#عبدالحسین_انصاری#رباعی#شعر#قلم_به_مزدها, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها